گرگ به درب خانهی شنگول و منگول آمد و پس از رفت و آمدهای بسیار و تغیر صدا و رنگ دست و پا و ظرافت اندام توانست بر شنگول و منگول فائق آید و آنها را گول زند، هیچگاه نشنیدیم که گرگ تا زمانی که با هیمنهی وحشیگری و قلدرمآبانهی خود قدم جلو نهاد، ببعیها به او پا داده باشند!!!
حال چه شده که دولت تدبیر و امید و کلید و ادب و ... با وجود خوی وحشیگری و تهدید مستقیم و بی رودربایستی گرگها باز هم میخندد و لبخند میزند و بدتر از آن عدهای به جشن و پایکوبی میپردازند!!!!!!!!
دیروز گرگ وحشی مستقیما از دستیابی به منابع و آمارها و اطلاعات نظامی ما گفت و اینکه میخواهند ما را بکوبند و ما هنوز داریم لبخند میزنیم و از برد سه بر دو میگوییم!!! راستی چه کسانی به این دولت رای دادند؟؟؟؟
شاید بایستی داستان ما را برای شنگول و منگول تعریف کنند تا آنها گول نخورند!!!!
بسم الله الرحمن الرحیم
چندی پیش همهمهای پیچید که آی ایها الناس آنکه اولین بار به خمینی کبیر رضوان الله علیه لقب امام داد دکتر حسن روحانی بود در سال 1356 در مراسم حاج آقا مصطفی، و پس از آن مجلات و نشریات و سایتهای خبری و ... به بررسی این موضوع پرداخته و نتیجهای حاصل شد بسیار جالب
افراد مختلف در برهههای گوناگون این لفظ را به کار بردهاند از جمله:
- سال 1342 استاد محمدرضا حکیمی
- سال 1343 آقای نعمت الله میرزازاده با تخلص م-آزرم که در قصیدهای 48 بیتی با عنوان "به نام تو سوگند" بارها خمینی کبیر را با لفظ امام خطاب کرد.
- سال 1349 بار دیگر م-آزرم پس رهایی از زندان بار دیگر در قصیدهای با عنوان "رهبر برگزیده" این لفظ را به کار برد.
- سال 1352 امام موسی صدر در مصاحبه با نشریهی المحرر لبنان.
اما مطالعهی کتاب "طرح کلی اندیشهی اسلامی در قرآن" مرا متوجه نکتهای بس مهم ساخت و البته مرا متاثر نمود.
با نگاهی ابتدایی میتوان مشاهده نمود که تمامی مواردی که لفظ امام را به کار بردند از باب حماسه و یا احترام و یا سلیقه و ذوقی بوده است و نه به صورت یک مسئلهی تئوریزه و ایدئولوژیک.
اما اگر ابتدای صفحهی 67 کتاب "طرح کلی اندیشهی اسلامی در قرآن" سلسله جلسات امام سیدعلی خامنهای در تاریخ رمضان المبارک 1353 را با دقت مطالعه نمایی به این عبارت بر میخوری:
«اما بالاخره باید {انفال} در اختیار یک قدرتمند الهی که همان حاکم اسلامی است، قرار داشته باشد. آن کیست؟ در زمان وجود پیغمبر، رسولالله صلی الله علیه و آله، پس از او امام معصوم، اگر امام معصوم نباشد، امام عادل الهی؛ آن کسی که زمام حکومت اسلامی باید در دست او باشد، او مسلط به امر انفال است ...»
و این عبارت یعنی یک نگاه نظاممند و تئوریک به مسئله امامت امت و نه صرفا یک لقب تشریفاتی و محترمانه و ...
و سوال اینجاست که چرا این تئوری اینطور مظلوم مانده است ؟؟؟؟
تصویر : اربعین 92
اینستگرام من : abd_al.zahra
بسم الله الرحمن الحیم
شاید تعجب نمودهای وقتی که عنوان این مطلب را خواندی!!
ولی اگر مانند من باشی این عنوان کاملا برایت آشنا جلوه میکند و غربتی ندارد و انس و الفت را هنگام خواندن آن حس خواهی کرد.
ثلاثة فی ظلّ العرش یوم القیامة یوم لا ظلّ إلّا ظلّه: و اصل الرّحم یزید اللَّه فی رزقه و یمدّ فی أجله و امرأة مات زوجها و ترک علیها أیتاما صغارا و قالت: لا أتزوّج على أیتامی حتّى یموتوا أو یغنیهم اللَّه و عبد صنع طعاما فأضاف ضیفه و أحسن نفقته فدعا علیه الیتیم و المسکین فأطعمهم لوجه اللَّه عزّ و جل
سه کس روز رستاخیز هنگامى که سایهاى جز سایه عرش نیست در سایه آن جاى دارند،
کسى که با خویشان نیکى کند خداوند روزى او را زیاد و عمرش را دراز کند و زنى که
شوهرش بمیرد و اطفال صغیرى باقى گذارد و وى گوید من با وجود یتیمان خود شوهر نمیکنم
تا بمیرند یا خداوند آنها را بى نیاز کند و کسى که غذائى فراهم آورد و بمهمان خود
بخوراند و پذیرائى او را کامل کند سپس یتیم و فقیر را بر آن دعوت کند و آنها را
براى رضاى خدا غذا دهد.
نهج الفصاحه حدیث 1220
برخی این روایت را برای اکرام یتیم آوردهاند لکن من میخواهم استفادهی دیگری کنم و آن تعزیز و تکریم مادرم است ان شاء الله ...
کسانی که مانند من هستند توجه و دقت کنند!
آنان که مادرشان بار زندگی مشترک را به تنهایی بر دوش کشید و خم به ابرو نیاورد، در سجاده از خدای خویش خواست تا او را در فائق آمدن بر غرایز طبیعی یاری رساند تا بتواند مصداق روایت فوق واقع شود، همواره برای ادامهی راه شوهر شهیدش عاشقانههای خود با او را حکایت و تکرار میکرد تا ما نیز بیاموزیم که راه همان است که خمینی آغاز کرد و خامنهای ادامهاش میدهد، او که در بزنگاههای سیاسی اعتقادی فرزندانش به مرور مبانی صحیح میپرداخت، هرگاه فرزندش در راه مستقیم قدم برمیداشت با تشویق قدمهای او را با ثباتتر و محکمتر میساخت، و هرگاه قدری انحراف داشت با تذکر و شفافسازی راه را از بیراهه مینمایاند، مانند آن روز با ذکر نشانهها فرزند را متنبه مینمود که فرق بین انجمن حجتیه و حزب الله را بداند و در دام نیفتد، و و و ...
کسانی که مانند من هستند امروز (روز پدر) را به مادرشان تبریک بگویند، مادرم! تویی که هم مادری کرد و هم پدری نمودی، روز پدر مبارک ...
برخی مسائل در ایران عزیز ما در هیچ نوع از انواع استدلال نمیگنجد!!!!!! هر ضرب و زوری هم برای ذهن جوال و بسیار منطقی و استدلالی به کار ببری باز هم به نتیجه نخواهی رسید و در نهایت با مسئلهای بیجواب روبرو خواهی شد که عاقبتِ این جستجو فشار روانی آن هم از نوع "ما لایُطاق" است!!!!!!!
چرا آپارتمانهای ما غالبا گچبری بدی دارند؟ چرا لولههای ورودی گاز به ساختمان به شکل بسیار بدی به مانند دستهی بیل فرو رفته در وسط زمین خودنمایی میکند؟ چرا پراید همیشه سر و صدا دارد و هیچ متخصصی نمیتواند سروصدای آن را برطرف کند؟ مگر نمیشود قطعات را محکم بست یا پیچ را سفتتر نمود؟ یا اینکه چرا فشار آب شیر پایین با دوش فرق میکند! پایین را که انتخاب میکنی آب داغ است و وقتی که دوش را برمیگزینی آب کمکم سرد میشود!! و به محض انتخاب پایین باز آب داغ میشود!!!
و چرا حتی پمپ تقویت فشار آب هم یا بیاثر است و یا اینکه فشار آب دیگر شیرهای خانه تو را از خرید پمپ آب منع میکند! چرا کاشیهای حمام و مستراح در محل اتصال با دیوار بعدی و یا سقف در اندازههای متفاوت و نامناسب است و چرا همین بلا بر سر سرامیک کف نیز میآید!!! چرا وقتی تعمیرکار قطعهای را تعویض میکند حتما اضافات خنثی و بیفایدهای بر جای میماند!! چرا باید ممارست بر حضور در ادارات و دوائر دولتی و حکومتی را همواره بر اطلاع تلفنی یا اینترنتی از ساعات حضور کارمندان و قوانین موجود برای رویت کارمندان محترم ترجیح دهی؟!؟! چرا مامور تعزیرات میگوید برچسب قیمت بزن و وقتی توضیح میدهی که قیمت بر روی جنس موجود میباشد، پاسخ قاطع و محکمی دریافت میداری که باید بزنی!!!!! راستی چرا مسئولین از شارع مقدس هم مقدسترند ؟؟؟؟
سال نو پر برکت و زهرائیبسم الله الرحمن الرحیم
شب شهادت مادر است، منتظر بودم، منتظر جملات و کلمات بودم که نوای جانفزای آوینی را از تلویزیون شنیدم:
«بسیجی عاشق کربلاست و کربلا را تو مپندار که شهری است در میان شهرها و نامی است در میان نامها. نه، کربلا حرم حق است و هیچکس را جز یاران امام حسین علیه السلام راهی به سوی حقیقت نیست.
کربلا، ما را نیز در خیل کربلائیان بپذیر. ما میآییم تا بر خاک تو بوسه زنیم و آنگاه روانهی دیار قدس شویم»
و این شد بهانهای برای انتقال از فضای احساسی عاطفی یتیمانه به فضایی حماسی، فضایی حسینی با بوی مادر، هم او که چنان کرسی درس یاری نمودن ولایت برپا کرد که برای تمام تاریخ تازه و جدید و پویاست، و تو و من اگر مدعی ولایتمداری هستیم تا انتهای عمر بایستی در این کلاس درس حاضر شویم و درسهایش را مباحثه کنیم، امشب از چه بنویسم؟ از حماسهی زهرا سلام الله علیها یا از مصیبت او، همان مصیبت که ارباب بیکفن عبدالزهراء را امر نمود بر ذکرش و فرمود: «عبدالزهراء! چرا روضهی ما را نمیخوانی!!؟»
پس روضهای حماسی به نقل از پیرسوختهی میخانه آن عرشی متقی میخوانم:
با آنکه هفت موضع جسم حورائیش آسیب دیده بود ولی الله را که از زیر تیغ جبت و طاغوت نجاتش داد هنگام خروج از مسجد طوافش میکرد و میپرسید بگو بدانم جایی از بدنت که زخم برنداشته است!؟ جای طناب دور دستت که مجروح نیست ...
آخر مادرم اینگونه علی را میکشی!!!
الله اکبرُ - بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ ﴿۱﴾ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ ﴿۲﴾ إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ ﴿۳﴾
علی جان برایم قرآن بخوان که تو میدانی فاطمه چقدر قرآن را دوست میدارد
و تو ای بانو ای حضرت مادر کی دست این بچهی ناخلف و گنهکار خود را خواهی گرفت؟! امیدوارم که منتسب نمودن به تو خودم را موجبات ناراحتی و اهانت به ساحت شما فراهم نکرده باشد که بسی خطای بزرگیست، پس شاید درستتر این باشد که خود را عبد تو بنامم، عبدالزهراء و خوشا به حال آنکه در آستان قدسی و نورانی تو عبد شود؛ مشکل همچون منی ادعای تو خالی و ارادهی نداشته است.
ای حضرت مادر! تربیتم کن، تو را جان حسین
همین، تمام ...
-----------------------
Photo By me - Instagram: abd.al_zahra
بسم الله الرحمن الرحیم
هر طور حساب کنیم مادر است و مادر احترامش واجب، فرزند میخواهد خوش باشد میخواهد تفریح کند اما مریضی مادر او را مانع است، او از خوشیهایش دست میکشد به خاطر حضرت مادر، مادر محترم است، اصلا ذات هر انسان سالمی احترام مادر را واجب میداند احترامی ویژه و منحصر به فرد! مادر است دیگر باید برایش جان داد، خنده و تفریح که دیگر جای خود، وای که خبر رفتنش را آوردهاند!! فرزند هر چه بیشتر مادر را دوست بدارد و با او علقه و وابستگی داشته باشد بیشتر متاثر است!! همه او را پکر میبینند!! مادر است دیگر مادر ...
چهها گفتهاند از احترام به مادر؛ آن هم چه مادری !!! آن مادری که در آن تاریکی مطلق در آن هنگامهی واویلا در آن لحظه که حتی آنکه مرا زاییده در فکر فدا کردن من است تا خویش نجات یابد به فریادم میرسد؛ تو میآیی مادر ... تو میآیی و نجاتم میدهی، هم مرا و هم او را؛ تو نخواهی گذاشت حرارت آتش هفتاد برابری مرا آب کند و دوباره زنده کند و باز هم بمیراند! تو میآیی مادر، تو همیشه دعاگویم هستی همانطور که دعاگوی همسایههای بیوفا و قدرنشناست نیز بودی!! چقدر برایمان خرج کردهای و ما میخواهیم نوروز امسال کاری بسیار اندک و ناچیز کنیم:
مادرم به احترام تو امسال یک سین سفرهی هفتسینمان را برداشتیم و به جایش یه سین دیگر گذاشتیم:
سلام بر حضرت زهراء سلام الله علیها ...
-------------------------------------------------------
عکس : خودم
بسم الله الرحمن الرحیم
13 اردیبهشت 1393 عدهای از نخبگان سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، دانشجویان، طلاب و سایر اقشار حضور بهم رسانده و ابراز دلواپسی نمودند نسبت به توافقی که گلوگاه دولت تشکرات مدبرانه و امیدوارانه به حساب میآید و کاملا بر مبنای فرمایشات پیر عشق مظلومان و مستضعفین – مثلا بیانات معظم له در دیدار با مردم قم در 93/10/17 – با نگاه به دست بیگانگان!!!!! تنظیم شده است(البته این "کاملا بر مبنای فرمایشات" را در محدودهی عبارات معکوس بربرهای بدانید).
اینگونه بود که در روز 20 مرداد 1393 اتفاقی افتاد در خور تدبیر و امید، و دلواپسان سزای کار ناپسند خویش – حضور بهم رساندن و انتقاد کردن – را دیدند!!! آن روز هم مانند روزهای معمولی دیگر در حال سپری شدن بود و طبق برنامهی روزانه خودم مشغول مرور سایتهای خبری بودم، و یا شاید اخبار میدیدم (بعد از یک سال دقیق یادم نیست) به هر حال اخبار را دنبال میکردم و ...
اوپپپسسسسسسسسسسس، ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران: عدهای شعار میدهند ولی بزدل سیاسی هستند. هر وقت که مذاکره می شود عده ای میگویند که ما میلرزیم؛ "خب به جهنم بروید یک جایی که نلرزید".
از آنجا بود که فهمیدیم کاملا در فضای باز سیاسی بر مبنای شعار "زنده باد مخالف من" میزیییم و حال اگر هر از گاهی تبدیل شد به "زندهیاد مخالف من" هم اشکال از دلواپسان کفنپوش است (مدیونی اگه فکر کنی دولت انتقاد رو بر نمیتابه یا اشکال از دولته) و دلواپسان رفتند به جهنم تا نلرزند.
گذشت و گذشت تا روز 1393/12/21 که پیامکی دریافت کردم که در آن آمده بود همان پیر عشق که در بالا ذکر پیروی محض دولت از ایشان رفت فرمودند:
من البتّه همینجا این را عرض بکنم: این تیمی و هیئتی که رئیس جمهور محترم برای مذاکرات هستهای گذاشتهاند، مردمان امین و مردمان خوبی هستند. بعضی را ما از نزدیک میشناسیم و واقعاً مورد قبولند، بعضی را هم از حرفهایشان و از کارهایشان دورادور میشناسیم؛ هم امینند، هم دلسوزند؛ دارند تلاش میکنند کار میکنند؛ این را ما لازم است که منصفانه بیان کنیم. البتّه بااینکه این دوستان و این برادران برادران خوبی هستند، برادران امینی هستند و میدانیم که دارند برای صلاح کشور تلاش میکنند، درعینحال من نگرانم؛ چون طرف مقابل، طرف حیلهگری است.
با خود گفتم دلواپسان که به جهنم رفتند، به نظر دکتر حقوقدان امام امت کجا بروند ؟؟؟!!!!!!!!
بسم الله و بالله و فی سبیل الله و على ملة رسول الله
با استعانت از ذات احدیت و طلب نیم نگاهی از رشتهی اتصال ارض و سما، خسته از مدرنیته و روزمرگی، بیزار از عافیتطلبی و رفاهخواهی، با امید به رهایی، عسق (عین سین قاف) نگارش خود را در فضای مجازی به صورت رسمی آغاز میکند، باشد که قلمش قوت یابد و توان خدمت به خدا و خلقش افزون گردد و در جرگهی خادمین نهضت واقع شود، و اگر این هم نشد بتواند برای دل خود نگارش کند و در ضمن آن "اوصیکم بتقوی الله و نظم امرکم" را تمرین نماید.