هاجِس

نوشته‌های (دغدغه‌های) عین سین قاف

هاجِس

نوشته‌های (دغدغه‌های) عین سین قاف

عین سین قاف تلفظ "عسق" است، اتفاقا این نام با آیه دوم سوره ی شوری در نامه خدا به بندگانش تشابه دارد اما هیچ ربطی به آن آیه‌ی مبارکه ندارد و صرف تشابه است و الحمدلله رب العالمین برای این تشابه مبارک و امیدوارم که منشا خیر و برکت این وبلاگ باشد.
بنا به توصیه یکی از بزرگواران وبلاگی اختیار کردم تا یادداشتهای خود را در آن بنویسم، شاید روزی خوانندگانی اینها را خواندند و شاید هیچ روزی هیچ خواننده‌ای نداشت، و یا شاید هم عمر به پایان رسید و روزهای آینده را ندیدم !!!
امیدوارم بتوانم یادداشتهای مفید و مناسبی در این دفترچه یادداشت عمومی بنگارم و قلمم قوت یابد.
مخلص آدمای خوب
عسق ...

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

۱ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

بسم الله الرحمن الرحیم

چندی پیش همهمه‌ای پیچید که آی ایها الناس آنکه اولین بار به خمینی کبیر رضوان الله علیه لقب امام داد دکتر حسن روحانی بود در سال 1356 در مراسم حاج آقا مصطفی، و پس از آن مجلات و نشریات و سایتهای خبری و ... به بررسی این موضوع پرداخته و نتیجه‌ای حاصل شد بسیار جالب

افراد مختلف در برهه‌های گوناگون این لفظ را به کار برده‌اند از جمله:

-          سال 1342 استاد محمدرضا حکیمی

-          سال 1343 آقای نعمت الله میرزازاده با تخلص م-آزرم که در قصیده‌ای 48 بیتی با عنوان "به نام تو سوگند" بارها خمینی کبیر را با لفظ امام خطاب کرد.

-          سال 1349 بار دیگر م-آزرم پس رهایی از زندان بار دیگر در قصیده‌ای با عنوان "رهبر برگزیده" این لفظ را به کار برد.

-          سال 1352 امام موسی صدر در مصاحبه با نشریه‌ی المحرر لبنان.

اما مطالعه‌ی کتاب "طرح  کلی اندیشه‌ی اسلامی در قرآن" مرا متوجه نکته‌ای بس مهم ساخت و البته مرا متاثر نمود.

با نگاهی ابتدایی می‌توان مشاهده نمود که تمامی مواردی که لفظ امام را به کار بردند از باب حماسه و یا احترام و یا سلیقه و ذوقی بوده است و نه به صورت یک مسئله‌ی تئوریزه و ایدئولوژیک.

اما اگر ابتدای صفحه‌ی 67 کتاب "طرح کلی اندیشه‌ی اسلامی در قرآن" سلسله جلسات امام سیدعلی خامنه‌ای در تاریخ رمضان المبارک 1353 را با دقت مطالعه نمایی به این عبارت بر می‌خوری:

«اما بالاخره باید {انفال} در اختیار یک قدرتمند الهی که همان حاکم اسلامی است، قرار داشته باشد. آن کیست؟ در زمان وجود پیغمبر، رسول‌الله صلی الله علیه و آله، پس از او امام معصوم، اگر امام معصوم نباشد، امام عادل الهی؛ آن کسی که زمام حکومت اسلامی باید در دست او باشد، او مسلط به امر  انفال است ...»

و این عبارت یعنی یک نگاه نظام‌مند و تئوریک به مسئله امامت امت و نه صرفا یک لقب تشریفاتی و محترمانه و ...

و سوال اینجاست که چرا این تئوری اینطور مظلوم مانده است ؟؟؟؟

تصویر : اربعین 92

اینستگرام من : abd_al.zahra

  • العبد ع.س.ق